دالون بی کسی...
یه عمر روح خستم ، زخمیه روزگاره...
تو این همه هیاهو ، یه دلخوشی نداره...
دفتر خاطراتم ، گلچین آه و درده...
تو دالون بی کسی ، دلم تنها می گرده...
صدای پای کسی ، تو خاطرم نمیاد...
یه شعر ناتمومم ، که دیگه رفتم از یاد...
پنجره ی نگامو ، رو هر نگاهی بستم...
قلبم دیگه شکسته ، با چشم تر نشستم...
نظرات شما عزیزان: